مراحل وارد کردنه لباس داخل ماشین لباسشویی توسط ادرینا و روشن کردنه ان یه روز خوب و تعطیل مرکز خرید تیراژه سرزمین عجایب خداروشکر به ادرینا که خیلی خوش گذشت یه سفر فوری به همدان پیش اومد عروسیه دختر خاله ی من پروانه بود بابا و دایی نتونستن مرخصی بگیرن بیان منو تو با مامانی با هم رفتیم اولش میخواستی تو اتوبوس اذیت کنی که خواب مهلت ندادو خوابیدی تا خود همدان اونجا هم بیدار شدی کلی شارژ بودی تا 3 صبح کلی با بچه ها بازی کردی فکر کنم بهترین روزات بود چون دوروبرت کلی شلوغ بود و هرکاری میخواستی میکردی منم جرات نداشتم بهت بگم نکن فقط تا در خونه باز میشد میدوییدی بیرون عین فراری ها ههههههههههه در کل خوش گذشت سفر به کیش اولین سفر هواییه ادرینا بود و من کلی استرس داشتم که نترسه یا گوش درد نگیره اولش که میخواستیم سوار هواپیما بشیم ادی با دیدن جمعیت جیغ کشیدی از بغل بابا پریدی تو بغل من منم پنبه گذاشته بودم تو گوشت هی در میاوردی البته چون میدونستم وانمیستی و اذیت میشی قبلش بهت یه کوچولو استامینوفن دادم که بخوابی 20 دقیقه اول هی غر زدیو گریه کردی همه هم هی یاری میرسوندن با شکلاتو نگه داشتنت و.... تا خسته شدیو خوابیدی وقتی رسیدیم بیدار شدی اونجا هم خوب بودی ولی همش میخواستی از کالسکه بیای پایینو بدویی اینورو اونور شتر سواری هم کردی به شتر هم میگی دودور پرنسس کوچولوی مامان چه زود میگذره وتو هی بزرگ و بزرگتر میشی روز به روز خانوم تر میشی البته ما هم داریم پیر میشیم :( الان یه سالو سه ماهته +9 ماه که تو دل مامان بودی دقیقا دوساله که خدا تورو به ما داده و چه نعمت بزرگی هستی تو زندگی بدون تو معنا نداره خداروهزار مرتبه شکر که سالمی و این یعنی زندگی... این ماه هم تو مطب دکتر اذیت کردی و نزاشتی دکتر خوب معاینت کنه وزنت 10100 و قدت که گفت 73 ولی احتمال زیاد اشتباه کرد چون قبلا گفته بود 76 بهرحال بهت شربت زینک داد برای قدت و ازمایش خون و ادرار و مدفوع که هنوز انجام ندادیم شیطونی سر جاشه غذا هم گاهی خوب گاهی بد همون 4 تا دندونو داری فعلا میگم جوجو میگه تو میگی دیک دیک جواب گاو هم میگی مااااا به تنقلات میگی نونو دست منو میگیری میبری دم کابینت تنقلات میگی نونو به غذا میگی هام به مایعات میگی اب ازت بپرسیم فلانیو(هرکیو) دوست داری با قاطعیت میگی نه مفهوم نه رو نمیدونی ولی میگی نه عروسکتو میاری میزاری روی پاهات میگم نینی رو بخوابون عروسکتو تکون میدی میگی پیشششش من بدهکار توام ای مادر همه جانی که به من بخشیدی لحظاتی که برای امن من جنگیدی وبدهکار توام عمرت را روزهایی که ز من رنجیدی اشکها دزدیدی و به من خندیدی من بذهکار توام ای مادر... سلام مامانی ببخش انقدر دیر اومدم وبلاگتو اپ کنم اخه یکماهو نیم بود لب تاب نداشتیم این ماه وزنت 10100 که اضاف نکرده بودی قدتم نذاشتی دکتر اندازه بگیره کارای جدیدت: وقتی اسفند دود میکنم برات دستتو روش میچرخونی یه چیزایی میگی مثلا داری صلوات میفرستی لی لی حوضک میکنی بوس میکنی بوس هم میدی 4 تا دندون داری 2تا بالا 2تا پایین اشاره به وسیله هایی که میشناسی میکنی خلاصه خیلی کارات شیرین شده ادرینا مشغول فضولی تو کمد ادرینا(کوچی کوچی کوتاهه.هندی نهی ایرانی هی) اخم کردنم بلدمممم گردش با دوستای نینیسایتی از راست به چپ:ژوان.رهام.ادریناومسافرش هیلدا.حسین.تایماز.دیاناو مسافرش ارنیکا.ارشیدا گردش اطراف شهرک هندونه خورمو قربون با اون نشستنه مردونت یه روز با ماشینم روی پشت بام یه روز تابستونی ویلای دوست مامانی اینجا هم با پسر عمت مشغول اتیش سوزوندن بودین باغ وحش ارم تو هر موجود زنده ای که دیدی گفتی هاپو مشغول خوردن خامه وشکلات صبحانه یکماه از تولدت گذشت و تو 13 ماهه شدی خیلی شیطون و با نمک و خوشمزه درسته یه موقعهایی از دست خرابکاریهات عصبانی میشم ولی خیلی لذت داره خداروشکر میکنم که سالمی و این کارارو انجام میدی خداروشکر که اسایشمون از دست شیطونیهات بهم میریزه خداروشکر که وقتی چیزی میخوری همه جا میمالونیو خونه رو کنفیکون میکنی اره واسه ی همه ی اینا باید خداروشکر کرد اینا نشونه های خوبیه نشونه اینکه تو سالمی و روز بروز داری بزرگتر میشی این ماه وزنت 10 کیلو 100 گرم قدت 76/5 بود فقط 100 گرم اضافه کردی که بازم خداروشکر دو تا دندون پایین داری از بالا هم یه دونه داره در میاد فعلا که با دست چپ غذا میخوریو کار میکنی احتمالا مثل بابات چپ دست هستی کلماتی که میگی بابا ماما دده دیی(دایی) امه (عمه) سی (هیس) وقتی میگی هیس 5 انگشتتو میاری جلوی بینیت میگی سییییییییی تازه حرف س رو با نوک زبونت تلفظ میکنی اینم به بابات رفته من میگم ببعی میگه تو میگی بع بع باز میگم هاپو میگه تو میگی هاپ هاپ میگم خدایا شکرت دستاتو رو به اسمون میگیری به چیزای داغ میگی دااااا کلاغ پر میکنی اتل متل میکنی میگم چشمت کو انگشتتو میبری تو گوشت بجای چشمت جدیدا یاد گرفتی از مبل و تخت بکشی بالا وقتی گیتار میارم سریع میای عین حرفه ایها مینوازی بابات میگه از تو قشنگتر میزنه در یخچال باز بشه میدویی تو یخچال میشینی تا پیپی میکنی میگم بریم بشوریم میدویی سمت دستشویی عروسکتو میزارم روی بالش میزرم روی پات با دست تکونش میدی که مثلا بخوابه بازی حلقه میله برات گرفتم بیشتر دوست داری حلقه هارو در بیاری تا بندازی توشون خیلی هم اهل دردر دودوری من میرم تو خونه قایم میشم صدات میکنم میای منو پیدا میکنی با ذوق میپری بغلم اینم کارای این ماهت گلکم مامانو بابا فدات بشن عچقممممممممممممم دختر گلم عزیز دلم تولدت مبارک امروز اومدم تا عکسای تولد یکسالگیت رو بزارم ایشالاه که 10000000000 ساله بشی و موفق و پاینده سلووووووووم عچقم گلم عسلم وجودم.......... تو تاریخ 92/4/7 برای شما و دوستای نینی سایتی یه جشن تولد دسته جمعی تو سالن هپی هوس گرفتیم با حضور شما خوشملا و مامانا و باباها خیلی با شکوه و جالب بود سرو صدای بچه ها یکی راه میرفت یکی نشسته بود یکی خواب بود یکی شیر میخورد یکی غر میزد خلاصه دیدنی بودین تو هم که تازه راه افتاده بودیو همش میخواستی بری بیرون با وسیله ها بازی کنی خیلی خوش گذشت این جشن مخصوص نینیهای تیر و اوناییکه عجله داشتن و زود اومدن بود واسه همین شد تیرداد پارسال تاریخ 91/4/5 ساعت 13:45 یه فرشته زیبای اسمونی به زمین اومد و زمینو با وجود خودش قشنگ و زیباتر کرد با خودش یه عالمه حس قشنگ و تجربه های بزرگ اورد با خودش شیرین ترین لحضات رو اورد دختر گلم تولد مبارک سلام دختر گلم یه سال گذشت و داری بزرگ و خانوم میشی پارسال همین موقعها بود که اومدی بغلم با وزن 2900 و قد 50 ماشالاه خدایا شکرت بخاطر این نعمت بزرگ یه سال گذشت و لحظه به لحظه بزرگ شدنشو دیدیمو لذت بردیم اون اوایل از بیخوابیو غرغر کردنات دل دردای شبانه زردی چه روزایی که پشت سر گذاشتیمو عشق کردیم امیدوارم که همیشه خوش و شاد باشی دخترم این ماه خیلی سرمون شلوغه اخه تولدته بخاطر واکسنت تولدتو یه هفته دیرتر میگیریم دیگه راه افتادی و برای خودت همه جا میری میخوای مستقل باشیو خودت کاراتو انجام بدی در حال حاضر ماما دد هاپو آب دیی و... میگی راه میری ولی لق لق زنان راه میریو هی میفتی خیلی شیرین شدی راه رفتنت خیلی بامزست تو عشق مامانو بابایی این ماه وزنت 10 کیلو قدت 76 دور سر 54 واکسنم زدیو تب نکردی همه مواد غذایی هم برات مجاز شده بزودی میامو عکسای تولدتو میزارم اینم عکسای گل دخملم تو اتلیه روز 92/2/6 دخملم تولد 11 ماهگیت مبارک ایشالاه 11هزار ساله بشی گلم زندگی بهتر از این نمیشه خدایا هزاران مرتبه شکرت خدایا لذت شیرین مادر شدن رو به همه ی منتظرا بچشون خدایا همه ی بچه ها رو واسه پدر و مادرشون و همه پدر و مادرهارو واسه بچه هاشون حفظ کن خدایا همه بچه ها و پدر و مادرای مریض رو شفا بده و به همشون سلامتی بده امیـــــــــــــــــــــــــــــــــــن کاراییکه تو این ماه میکنی: روی زانوهات میشینی و میرقصی فقطم باید روی زانو باشی گوشی رو برمیداری الو میکنی حتی اگه صدای تلفن و موبایل دربیاد تو دستتو میزاری دم گوشت و کلی به زبون خودت حرف میزنی مامانی و دایی که اجازه ندارن بیان خونمون از دست تو چون همون دم در گریه زاری میکنی ببرنت ددر بابا بیاد خونه اجازه لباس عوض کردن و دستشویی رفتن نداره چون ازش جدا نمیشی هر کی رو به اسم صدا کنیم تو هم صدا میکنی ولی فقط میگی ده بدون کمک می ایستی ولی تعادل نداری راه بری غذا خوب نمیخوری خیلی هم نق نقو شدی اجازه هیچ کاری نمیدی فقط دوست داری من پیشت باشم یا تو بغلم باشی دیروز هم رفتیم دکتر وزنو قدت تغییر نکرده بود و برات ازمایش ادرار داد تقریبا اکثر مواد غذایی رو مجاز هستی بخوری از امروز هم شیر پاستوریزه رو برات شروع کردم. فرقی نمی کند چطور بودنش دور یا نزدیک بودنش پیر یا جوان بودنش خندان و اخمو بودنش همین که هست دلگرمی مرا کافیست... صدای گامهای پدر به من ارامش میدهد حتی زمانی که با صدای عصایش همخوانی میکند دوستت دارم ای مهربان.پرصلابت.پـــــــــــدر همسر عزیزم میدونم که تو زندگی همه تلاشت برای من و ادریناست که ما هیچ کمبودی نداشته باشیم ازت ممنونم شبایی که حوصله ندارم و خستم تو نگه داری و اروم کردن ادرینا بهم کمک میکنی با وجود اینکه خیلی خسته ای ازت ممنونم بابت همه چیز.... خسته نباشی و روزت مبارک عزیزم امسال هم همسر بودی و هم پدر اینم دخمل اشپز ما دیگه خانوم شدنو خودشون غذاشونو درست میکنن مامانی یه ذره هم هوای مارو داشته باش که خودتو نخوریم!!!!! مامانی دیگه گشنمه کمتر عکس بگیر دههههه نمیبینی دهنم اب افتاده؟؟ به به دلتون بسوزه من حاصل دسترنج خودمو میخورم بفرمایید شام الهی که من قربون اون رقص قشنگت بشم مامانی تا صدا اهنگ میشنوی یا نانای نای میکنم برات میشینی روی زانوهاتو میرقصی کلی هم ذوق میکنی فدای رقصت گاهی بعد رقص پیش میاد دیگه!!!!! بازم تولد من رسید و کلی بابات منو سورپریز کرد و چقدر خوب که امسال فرشته کوچولوم کنارم بود و تولد 26 سالگی مامانشو جشن گرفت 26 سال از خدا عمر گرفتم و از این خوشحالم که از 25 سالگی به بعد حضور تو یه مععنای جدیدی به زندگیم داد تو یه فرشته پاک و معصومی که ازارشبه کسی نمیرسه و فقط توی چهرش پر ازپاکی و معصومیته خدایا بزرگترین هدیه تولدم فرشته کوچولومه خدا خودت حافظ و نگهدارش باش هدیه امسال بابایی هم یه ربع سکه و گل دودست لباس عروسک و ادکلن بود دستش درد نکنه ما که توقع نداشتیم امروز به مناسبت مرواریدای ادرینا خانوم یه جشن کوشولو گرفتیم خوب بود مختصرو مفید خیلی ذوق میکردی انگار میدونستی این جشن مختص توئه دوستت نادیا و پسر عمت امیررضا هم بودن و تو هم از خوشحالی نمیدونستی چکار کنی الهی قلبونت بشم ایشالاه که دندونای خوشملت راحتتر در بیان قلبون اون مرواریدات بشم منننننن کیک و آش دندونی هم پخیدم برات اینم از مهمونی مختصر و مفید ادرینا طلا ایشالاه همیشه تو شادی باشی دخترم درست شب ولادت حضرت فاطمه یعنی روز مادر بود که به لثه هات دست کشیدم و دیدم یه چیزای زبری زیر انگشتم حس شد خیلی حس شیرینی بود دخمل کوشولوی مامانی داره دندون در میاره و به جمع کباب خورها میپیونده البته مامانی تو کبابتو بدون دندون خوردی پس باید تخمه بدم بشکنی الهی قلبون اون مرواریدات بشم میدونم خیلی اذیت میشی و خیلی درد داره اما مامانی کاری از دستش بر نمیاد فقط میتونم بهت استامینوفن بدم یا ژل بیحس کننده برات بمالم گلم ایشالاه که زود زود در بیان و تو راحت بشی اب دهنت که براهه و خیلی هم بیقرارو نا اروم شدی کوچول مامان |
About![]()
سلام عچقم این وبلاگو مامانی با کمک بابا برات طراحی کرده و خاطراتتو از وقتی که نبودی تا وقتی که اومدی و بزرگ میشی برات مینویسیم تا وقتی بزرگ شدی خودت بتونی همه خاطراتتو بخونی گلم دوست داریم
Archivesآذر 1393خرداد 1393 فروردين 1393 دی 1392 آبان 1392 مهر 1392 شهريور 1392 مرداد 1392 تير 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 دی 1391 آذر 1391 مرداد 1391 تير 1391 خرداد 1391 ارديبهشت 1391 فروردين 1391 اسفند 1390 بهمن 1390 دی 1390 آذر 1390 آبان 1390 مهر 1390 فروردين 1390 AuthorsLinks
عنوان لینک
حمل ماینر از چین به ایران
Alternative content |